به گزارش پایگاه خبری «همزمان»، ما از مصریان باستان چه میدانیم؟ آنها کاغذ را اختراع کردند، فرعونها را مومیایی میکردند و هرمهای اسرارآمیزی ساختند که رازهای آن هنوز بر دانشمندان بزرگ دنیا پوشیده است. البته همهی اینها هم بسیار جالب هستند، اما حقایق بسیار دیگری هم دربارهی مصر باستان وجود دارد که از جذابیت چیزی از آنها کم ندارند.
با چند حقیقت جالب درباره زندگی مصریان باستان با ما همراه باشید.
۱- زنان مصر باستان از حقوق برابر با مردان برخوردار بودند. آنها میتوانستند مایملک خود را داشته و کنترل آن را در دست داشته باشند. به علاوه، مالکیت زمین صرفاً از مادر به دختر به ارث میرسید. زنان مصری هر طور که مایل بودند لباس میپوشیدند، آنها همسران شان را خود انتخاب میکردند، میتوانستند درخواست طلاق دهند و حتی اجازهی ازدواج مجدد داشتند.
۲- با وجود آنکه بیشتر زنان خانه دار بودند، برخی از آنها (عمدتاً از طبقات پایینتر جامعه) پا به پای مردان کار میکردند. آنها در آسیابهای آرد و چرخشی کار میکردند، آبجو درست میکردند و وقتی همسران شان به سر زمین میرفتند به جای آنها مغازه را میچرخاندند. زنان اشراف مصری این فرصت را داشتند که تحصیل کنند و در موارد استثنایی میتوانستند پستهای بسیار بالایی بگیرند: از کتابت و طبابت گرفته تا خدمتگزاری الهگان در مقام کاهن بزرگ و حتی حکومت بر کشور.
۳- دایهها از احترام خاصی برخوردار بودند و حتی آنها را با الهگان برابر میدانستند. با وجود آنکه مصریان باستان از نظر پزشکی از زمان خود جلوتر بودند، اما به مقولهی زایمان آنقدری که باید توجه نمیکردند. به همین دلیل بسیاری از زنان هنگام زایمان از دنیا میرفتند. از طرفی دیگر، در هوای گرم مصر، شیردهی به نوزادان امر بسیار مهمی محسوب میشد، چون شیر مانع از دست رفتن آب بدن نوزادان میشد. به همین دلیل خانوادههای ثروتمند اغلب با یک دایه قرارداد میبستند که بر اساس آن، در صورت فوت مادر، دایه ملزم به مراقبت از نوزاد بود.
۴- رژیم غذایی مصریان باستان بیشتر از میوه و سبزی تشکیل میشد. آنها فقط در تعطیلات رسمی و جشنها گوشت مصرف میکردند، چون در هوای گرم مصر زود فاسد میشد. گرچه آبجو برای همه در دسترس بود، اما فقط طبقات ثروتمند جامعه استطاعت خرید شراب را داشتند. نارگیل خوراکی دیگری بود که از کشورهای دیگر به مصر وارد میشد.
۵- اهرام مصر را نه برده ها، بلکه کارگران استخدام شده ساختند. گورهای کشف شده در نزدیکی اهرام جیزه این نکته را اثبات میکند. تحقیقات صورت گرفته بر روی اسکلتهای کشف شده در این گورها نشان داد کسانی که در آنها دفن شده بودند، کار فیزیکی سختی انجام میدادند. باستان شناسان توافق نظر دارند که این افراد همان کسانی هستند که اهرام را ساختند. به علاوه، محل قرارگیری گورها ثابت میکند که افراد مدفون شده برده نبودند، چرا که فقط افراد مورد احترام افتخار دفن شدن در نزدیکی مقبرههای مقدس فراعنه را داشتند.
۶- نکتهی دیگری که ثابت میکند سازندگان اهرام نمیتوانسند برده باشند این است که بیشتر جمعیت آن زمان مصر به کار کشاورزی مشغول بدند؛ و از آنجایی که خاک درهی نیل فقط چند ماه از سال برای کار کشاورزی قابل استفاده بود، کشاورزان بیشتر اوقات سال از کار اصلی خود آزاد بودند. در همین مدت بود که آنها برای فرعون کار میکردند و هرم و مقبره میساختند. مزد کارگران در قالب آبجو به آنها پرداخت میشد؛ به آنها روزانه ۱ تا ۱/۳ گالون آبجو میدادند.
- ۷- در مصر باستان فقط اعضای طبقهی اشراف جشن تولد برگزار میکردند، اما این کار به شکل امروزی انجام نمیشد. آنها روز تاجگذاری شان را جشن میگرفتند. بعضی تاریخ نگاران معتقدند منشأ رسم تاج گذاشتن بر سر در جشنهای تولد همین جشن تولدهای اولیه است.
۸- نام افراد تا پایان عمرشان مخفی نگه داشته میشد. طبق یک افسانه، اگر کسی آن را میفهمید، میتوانست از طریق جادو بر آن شخص تسلط پیدا کند. به همین دلیل مصریان از لقب استفاده میکردند. به همین خاطر است که بسیاری از فراعنه پس از رسیدن به سلطنت نام اجداد بزرگ خود را برمی گزیدند. آنها اعتقاد داشتند این اسامی جان آنها را تضمین و آنها را به سوی جاودانگی هدایت میکند.
۹- مصریان از مرگ در خارج سرزمین مادری شان هراس داشتند. آنها اعتقاد داشتند اگر در درهی مقدس نیل به خاک سپرده شوند، از نو زنده میشوند و روح شان به سلامت به دنیای پس از مرگ میرسد. به همین خاطر بود که ساکنان سرزمین مصر، برخلاف دیگر مردم دوران باستان، چندان سفر نمیکردند و نمیتوانستند مثلاً همچون یونانیها با دیدگاه شخصی شان دربارهی سرزمینهای دیگر فخرفروشی کنند.
۱۰- دندانهای مصنوعی طلایی که در بعضی مومیاییها یافت شدند که در ساخت آن از دندانهای اشخاص دیگر استفاده میشد، ثابت میکنند که مصریان باستان دندان مصنوعی درست میکردند. اما هنوز مشخص نیست از این دندانهای مصنوعی در زمان حیات فرد استفاده میشد یا بعد از مرگش هنگام مومیایی کردن او.
۱۱- در دوران مصر باستان بهداشت شخصی از اهمیت ویژهای برخوردار بود. مردم طبقات مختلف جامعه هر روز حمام میکردند. فقیرترین افراد جامعه در رود نیل حمام میکردند و خانههای مصریان ثروتمند به حمامهای شخصی لوله کشی شده مجهز بود که آب آنها از نیل توسط خدمتکاران تأمین میشد. آنها به جای صابون از مادهای به نام ناترون استفاده میکردند که ترکیبی از چهار نوع نمک بود. از این ماده در مومیایی کردن اجساد هم استفاده میشد.
۱۲- مصریان جزء اولین نفراتی بودند که از پنی سیلین استفاده میکردند و شاید خود حتی این موضوع را نمیدانستند. آنها نان کپک زده را روی زخم میگذاشتند. به طور کلی، همانطور که پیشتر هم اشاره شد، ساکنان مردم مصر اهمیت زیادی به بهداشت میدادنند. به لطف همین موضوع، آمار مرگ و میر پس از عملهای جراحی در مصر باستان کمتر از بیمارستانهای اروپا تا اواسط قرن بیستم بود.
۱۳- زنان و مردان مصری برای محافظت از خود در برابر شپش، موهای خود را میزدند و کلاه گیسهایی به سر میکردند که آنها را از آفتاب سوختگی حفظ میکرد. مردم طبقات بالاتر جامعه استطاعت خرید کلاه گیسهایی را داشتند که از موی انسان یا اسب ساخته شده و با رشتههای طلا یا نقره تزئین شده بودند. مردم فقیر مجبور بودند از کلاه گیسهای خانگی از جنس پاپیروس استفاده کنند.
۱۴- همهی مصریان استطاعت خرید کفش را نداشتند، به همین دلیل بسیاری از آنها (حتی اشراف زادگان) بیشتر اوقات، به ویژه در خانه پابرهنه بودند. آنها برای محافظت از پاهای خود در برابر آفتاب پمادهای مخصوصی به پاهایشان میمالیدند. ثروتمندترین مصریان حتی متخصصانی ویژهی خود داشتند که کار اصلی آنها انجام پدیکور بود. این متخصصها با کارد و سوهان به ناخنهای پا رسیدگی میکردند و این حرفه به قدری پرافتخار بود که بعد از مرگ فرد روی قبرش عنوان میشد.
۱۵- ازدواج درون خانوادگی در آن زمان رایج بود. این کار ابتدا مختص به خاندانهای حکومتی بود تا اصالت خون شان حفظ شود و دایرهی افرادی که ممکن بود ادعای سلطنت کنند محدود شود. فراعنه بیشتر اوقات با خواهر خود ازدواج میکردند. حتی مواردی بود که فرعون با دختری ازدواج میکرد که فرزند مشترک خواهر و برادر خود بود. این کار به مرور در میان مردم عادی هم رواج پیدا کرد.
۱۶- تحقیقات نشان داده والدین توتانخامون خواهر و برادر بودند و خود فرعون هم با خواهر ناتنی خود، آنخسنپاتن ازدواج کرد. ۲ دختر این زوج مرده به دنیا آمدند. کلئوپاترا هم با برادر خود، بطلمیوس سیزدهم ازدواج کرد و ۳ سال همسر او بود.