به گزارش پایگاه خبری همزمان،نامزدهای اسکار بهترین فیلم ۲۰۲۲ نیز همانطور که انتظار می رفت همین رویه را ادامه داده است، در حالی که آکادمی اسکار مانند همیشه ده فیلم را انتخاب کرده اند که ترکیبی از قابل پیش بینی، غیرمنتظره و به شدت نالایق هستند.
به وضوح می توان گفت که انتخاب ده فیلم که شایستگی کسب جایزه بهترین فیلم سال را داشته باشند کار ساده ای نیست اما همچنان دشوار است که هر چند وقت یکبار شاهد انتخاب های نامناسب اما امن داوران اسکار هستیم و برخی از کلاسیک های محبوب آینده به تمامی نادیده گرفته می شوند. امسال نیز به همان رویه همیشگی داوران اسکار، فیلم های Tick, Tick…BOOM! و The Lost Daughter نادیده گرفته شدند. با این وجود کمتر از دو ماه دیگر تا مراسم اسکار ۲۰۲۲ فاصله داریم و هنوز بحث های زیادی در مورد نامزدهای اسکار وجود خواهد داشت. در ادامه این مطلب می خواهیم شما را با ۱۰ فیلم نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم سال اسکار آشنا کرده و بگوییم که کدام یک بیشترین شانس و شایستگی را برای کسب بهترین فیلم سال دارد.
۱۰- Don’t Look Up
اینکه فیلم Don’t Look Up به عنوان یکی از نامزدهای کسب جایزه اسکار ۲۰۲۲ در بخش بهترین فیلم انتخاب شده چیزی نیست که بتوان آن را غیرمنتظره دانست، به ویژه با توجه به تم های به موقعِ سهل انگاری جمعی و ستارگان متعدد فیلم. اما این همه نقطه قوت این واقعیت را تغییر نمی دهد که این فیلم ضعیف ترین فیلم در میان ده نامزد نهایی است. فیلم نیشدار و هجوآمیز آدام مک کی در دنیایی رخ می دهد که کسی تمایلی به گوش دادن به صحبت های دانشمندانی که خبر از پایان زمین می دهند ندارد. نیات داستان کاملاً بی نقص است اما اجرای این روایت جایی برای دفاع ندارد و جوک های بی مزه و موعظه خوانی آشکار و خسته کننده فیلم نیز در نهایت به جسمی بی جان در کلیت فیلم می انجامد.
و در مورد بازیگران نیز باید بگوییم که همه آن ها- شاید غیر از لئوناردو دی کاپریو که به نظر می رسد در نقش یک نیروی خسته و نادیده گرفته شده خوش طینت، پرداخت شخصیتی مناسبی داشته است- بسیار ساده انگارانه ترسیم شده اند. اگر چه این کمدی آخرالزمانی ممکن است کمی همگان را نسبت به موضوع گرمایش زمین مسئولیت پذیرتر کند اما نتیجه تماشای این فیلم دو و نیم ساعته فقط آه کشیدن و آرزو کردن در مورد کارهایی بود که می توانست در این فیلم از نامزدهای اسکار بهترین فیلم ۲۰۲۲ انجام شود.
۹- King Richard
به عنوان یکی از انتخاب های مورد انتظار آکادمی اسکار در بخش بهترین فیلم سال، فیلم King Richard به خاطر روایت یک زندگینامه ورزشی احساسی و استاندارد از دریچه نگاه کسی غیر از قهرمانان مشهور ورزشی داستان باید مورد توجه و تحسین قرار گیرد. در این فیلم، ویل اسمیت در نقش ریچارد ویلیامز ظاهر می شود، پدر مصمم و سختکوش اما مشکل دار ونوس و سرنا ویلیامز مشهور.
اسمیت با حضور خود صفحه نمایش را پر می کند و به ریچارد اجازه می دهد چیزی بیشتر از یک کاریکاتور بوده و در واقع تصویری کامل از پدری باشد که نمی خواهد عقب نشینی کرده و شکست را بپذیرد. شوربختانه این تمام چیزی است که می توان در مورد فیلم King Richard گفت و بقیه داستان نتوانسته اشارات گسترده تر رفتارها و اعمال ریچارد را به نمایش بگذارد که بدون شک این نقص به تلاش برای کسب رضایت خانواده ویلیامز مرتبط بوده است. شاید این فیلم چیزی بیشتر از بازی های خوب و تکان دهنده اش نداشته باشد و تنها چیزی که از آن به یادگار بماند شاید تنها بازی اسمیت باشد که امیدواریم بالاخره جایزه اسکار را برایش در پی داشته باشد.
۸- Nightmare Alley
اقتبال گیرمو دل تورو از رمان Nightmare Alley نوشته ویلیام لیندزی گریشام دستکم روی کاغذ شبیه ازدواجی مقدس در آسمان ها بین کارگردان و احساسات تاریک مشهور اوست. به همین خاطر است که به خاطر تصویرسازی باشکوه فیلم و چشم های تیزبین همیشگی دل تورو برای یافتن زیبایی در دل خونریزی و وحشت، فیلمی در مورد مرد خلافکاری که خود را باز می یابد بیشتر شبیه یک ناامیدی تکان دهنده است. Nightmare Alley که بیشتر قربانی جاه طلبی خود می شود، دل تورو را متمایل به وحشت های تکان دهنده فیلم می کند بدون اینکه چیز جدید زیادی به این داستان اقتباسی یا شخصیت های کلیشه ای اضافه کند. بردلی کوپر نیز در نقش اصلی داستان به وضوح راحت نیست و نمی تواند مسیری مشخص را دنبال کند. تمام این ها به کنار، فیلم دل تورو هر جا که خواسته ترس و وحشت خلق کرده که شایسته تقدیر است.
۷- Dune
بدون شک اسم دنی ویلنوو بدون هیچ بهانه خاصی در میان اسم نامزدهای بهترین کارگردانی اسکار ۲۰۲۲ دیده نمی شود اما تازه ترین فیلم حماسی علمی تخیلی بلاک باستر او به نام Dune یک فیلم بسیار خوشایند و بامزه است که جلوه های بصری و صوتی آن شاهکار و سکانس های اکشنش هیجان انگیز است و انتظار برای دنباله آن به بالاترین حد ممکن رسیده است.
اما این بخش آخر نقطه ضعف فیلم نیز هست: اینکه اولین بخش از یک داستان حماسی دو قسمتی است باعث شده که Dune یک داستان ناتمام بوده و به همین دلیل از لحاظ روایی راضی کننده نباشد و بدین ترتیب قضاوت در مورد آن بدون اینکه بدانیم داستان به کجا ختم می شود، بسیار دشوار است. اما صادقانه بگوییم که این نقطه ضعف کوچکی است. وقتی فیلمی چنین مسحور کننده داریم که توانایی منتقل کردن مخاطب به یک دنیای کاملاً جدید را تنها از طریق قدرت جذابیت بصری و دکورهای باشکوهاش دارد، جای شکی وجود ندارد که نامزدی بهترین و محبوب ترین بخش جوایز اسکار را داراست.
۶- West Side Story
وقتی فیلم West Side Story را تماشا می کنید شاید دشوار باشد که باور کنید این اولین فیلم موزیکال استیون اسپیلبرگ است. اما همزمان، اینکه می فهمید این فیلم را اسپیلبرگ ساخته، به سادگی برایتان قابل درک می شود که چطور توانسته چنین شاهکار سینمایی را خلق کند. بامزه ترین و کامل ترین فیلم امسال در میان نامزدهای اسکار بهترین فیلم سال، West Side Story از همان چیزی استفاده می کند که نسخه اورجینال فیلم در سال ۱۹۶۱ را به یک فیلم بی نقص و ماندگار تبدیل کرد- ترانه های اعتیادآور، جذابیت غیرقابل انکار، شخصیت های واضح و عشق. البته نقاط ضعف اندکی این طرف و آن طرف فیلم وجود دارد مانند انتخاب انسل الگورت که به اندازه دیگر همبازی هایش مانند ریچل زیگلر و آریانا دبوسی در داستان غرق نشده است اما این نقص های کوچک چیزی نیستند که بتوانند خللی در تصویر جادویی ایجاد کنند که اسپیلبرگ خلق کرده است. اگر چه ماهیت بازسازی بودن و اورجینال نبودن این فیلم آن را در مقایسه با رقبای بسیار قوی اش در رتبه پایین تری قرار می دهد اما West Side Story یک کلاسیک ماندگار دیگر در رزومه استیون اسپیلبرگ خواهد بود.
۵- CODA
با بردن جایزه ویژه هیئت داوران در اکران ابتدایی اش در فستیوال ساندنس، فیلم CODA یک درام شخصیتی نادر و بسیار بی نقص است که تنها هر چند دهه یکبار نمونه اش را می بینیم و به مخاطب نگاهی عمیق و هوشمندانه به زندگی انسان ها می بخشد که نمونه اش را کمتر در سینما دیده ایم. با بازی امیلیا جونزِ به شدت دوست داشتنی و مستعد به عنوان تنها عضو شنوای یک خانواده عجیب و ناشنوا، این درام به سختی ها و زیبایی های ناشنوا بودن می پردازد و این کار را با یک طنز بسیار تاثیرگذار و احساسی و گاه تکان دهنده انجام می دهد. بسیار همانند فیلم Sound of Meta در سال ۲۰۲۰، فیلم CODA (معادل Child of Deaf Adults به معنای فرزند والدین ناشنوا) در تحلیل زندگی در سکوت بسیار عمیق و تکان دهنده عمل می کند. این فیلم با بازی های جذاب و خیره کننده و شخصیت های ماندگارش شما را به درون داستان می کشد و شما را به تفکر در مورد زندگی هایی می برد که هیچ ایده ای نسبت به آن ها ندارید. بله این فیلم نیز کلیشه های خود را دارد و داستان عاشقانه درون آن برای مدتی تمرکز را از روی درام خانوادگی دور می کند اما این نقاط ضعف هیچگاه نمی تواند مانع ادای چکامه ای در مورد خانواده و بزرگ شدن در فیلم شود.
۴- Licorice Pizza
فیلم Licorice Pizza از آن دسته فیلم هایی است که تنها پل توماس اندرسون با توجه به رزومه خود می تواند آن را بسازد: فیلمی تقریباً بدون سناریو، با حضور ترکیبی از بازیگران قدیمی و جدید و چیزی فراتر از یک داستان واحد که در واقع تحلیل و بررسی گسترده و عمیق احساسات است.
داستان فیلم در دهه ۷۰ میلادی در سن فرناندو ولی رخ می دهد و یک درام باشکوه و تاثیرگذار در مورد بزرگ شدن و بلوغ است در مورد دانشجوی جوانی که شیفته زنی مسن تر از خود می شود، بعد از آن که هر دوی آن ها خود را در یک سری ماجراجویی های نافرجام و تغییر دهنده شخصیت می یابند. همانند دیگر کارهای اندرسون، Licorice Pizza مملو از ارجاعات فرهنگ عامیانه، غافلگیری های و سرگرمی های جذاب در مورد زندگی و بزرگ شدن و چندین بازیگر نقش مکمل (از جمله بردلی کوپر پرانرژی) است که در واقع تمرکز مخاطب را از روی ستاره ها و شخصیت های اصلی فیلم می ربایند. هم کوپر هافمن (فرزند فیلیپ سیمور هافمن فقید که در فیلم های متعددی با اندرسون همکاری داشت) و هم آلانا حیم از همین فیلم توانسته اند خبر از آینده ای خوب در حرفه بازیگری بدهند.
۳- Belfast
کنت برانا یکی دیگر از فیملسازان کهنه کاری است که امسال در بخش بهترین فیلم سال نامزد دریافت جایزه اسکار شده است و این بار برای درام نیمه زندگینامه ای Belfast. این فیلم که از کودکی خود برانا الهام گرفته، داستان پسربچه ای را روایت می کند که در دوران آشوب در ایرلند به دنیا آمده و بزرگ می شود.
فیلم Belfast که به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری شده و زندگی خانواده مرکزی داستان را با آشوب فراوان و طنز ماندگاری به تصویر می کشد، یک قصیده پیچیده و امیدوار کننده در رسای بلوغ در شرایطی است که آشوب سیاسی جریان دارد و خانواده نیز با مشکلات عدیده و بزرگی روبروست. با تمرکز تیزبینانه نسبت به روح جامعه، شخصی ترین فیلم برانا، Belfast زندگی شخصیت هایش را دگرگون می کند و آن ها را در دورانی قرار می دهد که کمتر کسی می تواند درکش کند مگر اینکه خود در آن دوران زندگی کرده باشد. Belfast به عنوان نمونه بی نقص از فیلمی که دنیای خودش را می سازد، به یک اندازه رمانتیک و غم انگیز است و بازیگران آن- به ویژه کیاران هیندز که نامزد دریافت اسکار نیز شده- به خوبی توانسته اند مخاطب را در تراژدی و جاه طلبی فیلم غرق کنند.
۲- Drive My Car
اینکه داوران آکادمی یک درام ژاپنی سه ساعته در مورد غم و اندوه و تئاتر را در بخش نامزدهای بهترین فیلم سال قرار دهند چیزی نبود که کسی انتظارش را داشته باشد اما این اتفاق افتاد و به لطف فیلم تکان دهنده Drive My Car از ریوسوکه هاماگوچی، انتخاب داوران اسکار بسیار بحث و شایسته تقدیر است.
داستان یک بازیگر تئاتر اندوهگین که باید باید با یک سری اتفاقات ویرانگر در زندگی شخصی اش و از دست دادن عزیزانش کنار بیاید، روایت هاماگوچی از تروما، پشیمانی، افسوس و سوگواری است که تماشای آن اصلاً کار ساده ای نیست به ویژه با توجه به طولانی بودن زمان فیلم و تم های بحث برانگیزش اما بدون شک با فیلمی مواجه هستیم که چنان بی نقص ساخته شده که وحشت های درون داستانش شما را تحت تاثیر قرار می دهد. به لطف سناریو بسیار صبورانه و بازی ترسناک از ستاره فیلم هیدتوشی نیشیجیما، فیلم Drive My Car یک تحلیل منحصربفرد و نادر از عشق و اندوه از دست دادن است و فیلمی که بعد از پایان فراموش نشدنی داستانش تا مدت ها با شما خواهد ماند. علیرغم زیبایی تکان دهنده دیدگاه هاماگوچی، این شاهکار متفاوت او همچنان قوی ترین نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم سال ۲۰۲۲ نیست.
۱- The Power Of The Dog
بدون شک قوی ترین و پرشانس ترین نامزد امسال در بخش بهترین فیلم سال اسکار، درام وسترن و شاهکار جین کمپیون با نام The Power Of The Dog است که می توان آن را بهترین اثر او پس از The Piano در سال ۱۹۹۳ بدانیم. داستان یک مزرعه دار سختگیر و کنترلگر که خانواده جدید برادرش را در وحشت و ترس فرو می برد، این فیلم یکی از آن فیلم هایی است که هر لحظه باید انتظار افشاگری های بزرگ و ابهام های شوکه کننده را از آن داشته باشید. این فیلم که به شکلی بی نقص توصط آری واگنر فیلمبرداری شده و برای هر یک از افشاگری های ویرانگرش بسیار صبور است، هر چه دارد از بازیگرانش دارد که نقطه قوت اصلی فیلم هستند، بازیگرانی که همگی درگیری های شخصیتی شان را بدون ذره ای نقش در برابر دوربین به تصویر می کشند.
اما بازی بندیکت کامبربچ، کیرستن دانست و کدی اسمیت-مک فی تنها چیزی نیست که The Power Of The Dog در آستین دارد: تحلیل آرام و زیرپوستی خشونت مردانه و کنترلگری چیزی است که شخصیت های فیلم را دور هم نگه می دارد و در نهایت به خلق رازهای منجر می شود که توضیحشان ساده نیست. از تمام نامزدهای بخش بهترین فیلم سال اسکار ۲۰۲۲، فیلم The Power Of The Dog زیباترین و جذاب ترین آن هاست و شوکه کننده خواهد بود اگر ببینیم که جایزه این بخش به فیلم دیگری برسد.