12

رازهای پشت پرده 5 تابلوی نقاشی مشهور

  • کد خبر : 1639
  • 22 دسامبر 2020 - 12:17
رازهای پشت پرده 5 تابلوی نقاشی مشهور
یک تابلو نقاشی معمولاً بسیار پیچیده‌تر از چیزی است که در نگاه اول ممکن است به نظر برسند. داستانی که توسط یک اثر هنری روایت می‌شود، گاهی کم از یک رمان ندارد. هر ضربه قلم‌مو و هر قطره رنگی که در تابلو به کار رفته، در واقع کلمه‌ای است که بر بوم نوشته شده است.

به گزارش پایگاه خبری همزمان، گاهی داستان خلق 5 تابلوی نقاشی مشهور، جالب‌تر از چیزی است که نقاشی آن را روایت می‌کند. در ادامه این مطلب به داستان پس‌زمینه 5 تابلوی نقاشی‌ مشهور جهان پرداخته‌ایم.

«جیغ» –  ادوارد مونک

ادوارد مونک، نقاش برجسته نروژی، در یک عصر زیبا، در جاده‌های شهر درحال قدم‌زدن بود. او  لحظه‌ای راه رفتن را متوقف کرد و نگاهی به آسمان انداخت. تنها چیزی که دید، غروب خورشید و ابرهایی بود که به رنگ قرمز در آمده بودند. صدای ضعیف خش‌خش‌مانندی نیز، از برگ‌های زیرپایش به گوش می‌رسید. مجموع این صحنه، باعث شد که مونک احساس کند طبیعت به خاطر چیزی درحال فریاد کشیدن است. او این فریاد را با ابرهای خون رنگ و پس‌زمینه‌ای از فریاد، به تصویر کشید و نقاشی جیغ متولد شد.

«گرنیکا» –  پابلو پیکاسو

در سال ۱۹۳۷، هواپیماهای جنگی آلمان و ایتالیا دهکده گرنیکا در شمال اسپانیا را بمباران کردند و جان بی‌گناهان زیادی را گرفتند. دولت اسپانیا از پیکاسو، نقاش نامدار این کشور، خواست تا حادثه بمباران و درد و رنج  مردم را در یک تابلوی نقاشی به تصویر بکشد. به این ترتیب، فرصتی برای پیکاسو ایجاد شد تا بغض و خشم خود را علیه جنگ با خلق تابلوی گرنیکا تصویر کند. در این نقاشی، پیکاسو مصائب انسان‌ها، حیوانات و پرندگان را که از بمباران شدید ناشی می‌شد، به تصویر درآورده است.

«شب پرستاره» – ونسان ون‌گوگ

این نقاشی زمانی کشیده شد که ونسان ون‌گوگ، نقاش هلندی در بیمارستان روانی به سر می‌برد. در طول شب، منظره‌ای که در بیرون از پنجره دیده می‌شد، توجه ون‌گوگ را به خود جلب کرد و الهام‌بخش خلق یک اثر ماندگار شد. این اثر در واقع چیزی است که ون‌گوگ از پنجره‌ بیمارستان روانی شهر می‌دید. برخی معتقدند، خلق این تابلو توسط ون‌گوگ تلاشی بود برای غلبه‌ بر بیماری‌ای که او در آخرین سال‌های عمرش، در سیاهی آن گرفتار شد.

بخوانید:  آغاز طرح پاییزه فروش کتاب در کشور

«مادر ویسلر» – جیمز مک نیل ویسلر

داستان‌های زیادی درباره این نقاشی وجود دارد که نمی‌توان از درست بودن آن‌ها مطمئن بود. مشهورترین داستان این است که این اثر در لندن و زمانی کشیده شد که مادر نقاش، به جای زن دیگری که به عنوان مدل قرار بود به خانه آن‌ها بیاید و تأخیر داشت، قرار گرفت. همچنین گفته می‌شود ویسلر، خالق این اثر، قصد داشت شخصیت را در حالت ایستاده نقاشی کند، اما به دلیل شرایط سلامت مادرش، مجبور شد تغییر عقیده بدهد. به نظر می‌رسد که این اثر، با هدف ارج نهادن و بزرگ شمردن جایگاه مادر، کشیده شده است.

«گشت شبانه» – رامبرانت

وقتی رامبرانت نقاش معروف هلندی، سفارش به تصویرکشیدن ۱۸ نفر از اعضای برجسته گارد محافظان شبانه شهر را دریافت کرد، ناخوش‌احوال بود. این سفارش به منظور پر کردن فضای عریض و طویل مرکز فرماندهی گارد محافظان به او داده شد. تصویر فرانس بانینگ کک، سرکرده این سربازان، در مرکز تابلو خودنمایی می‌کند. هرچند رامبرانت، مرد متموّلی بود، اما معمولا برای کارهایش دستمزد بالایی طلب می‌کرد. او در این کار، از هر کدام از افرادی که در تصویر بودند، ۱۰۰ گیلدر (واحد پول هلند ) طلب کرد و در مجموع دستمزدی معادل ۱۶۰۰ گیلدر گرفت که در آن زمان، رقمی افسانه‌ای بود.

لینک کوتاه : https://hamzamaan.ir/?p=1639

برچسب ها

نظرات شما

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال نظرات
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.